کد مطلب:298711 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199

واقعه ی غدیرخم و شأن نزول آیه ی شریفه ی: «یا ایها الرسول بلغ..»


پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله پس از انجام مناسك حج، با جمعیت همراه خود، آهنگ عزیمت به مدینه فرمودند. [1] در باز گشت در روز «هجدهم ذی الحجة» [2] چون به غدیر رسیدند [3] فرشته ی وحی از جانب خداوند این آیه ی شریف را آورد: «یا اَیٌّها الرَّسُولَ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلیكَ مِنْ رَبِّكِ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ...». [4] .


«ای رسول من، آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان كه اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نكرده ای، و خدا تو را از شر آزار مردمان محفوظ خواهد داشت...».

از آیه ی شریفه ی فوق چنین برمی آید كه:

1- از جانب خداوند موضوع جدید و بسیار حائز اهمیت، به مردم ابلاغ می شود.

2- پیامبر برای اولین بار در ابلاغ وحی به مردم دچار خوف و نگرانی می شود، چنانچه خداوند می فرماید: ما تو را از شر مردم محفوظ خواهیم كرد.

3- این حكم الهی كامل كننده ی دین و رسالت رسول خدا می باشد.

بعضی از مفسرین اهل سنت بر این عقیده اند، كه این آیه در اوایل بعثت نازل شده و در مورد جهاد و قتال با مشركین است، و جمعی دیگر گویند، در مورد یهودیان است و عده ای نیز بر این عقیده اند كه در مورد احكام زنان می باشد. جمعی دیگر آن را درباره ی منزلت و فضائل علی علیه السلام می دانند. [5] .

اگر این آیه در اوایل بعثت نازل شده باشد، پیامبر تكالیف بس خطیری، بدون نگرانی در مقابل مشركین انجام دادند. [6] و اگر در اواخر عمر رسول خدا این آیه نازل شده باشد، پیامبر از جانب مشركین و یهودیان، احساس خطر نمی كردند، چونكه در سال هفتم هجرت، آخرین پایگاه نظامی یهودیان (خیبر) در هم شكست و سرسخت ترین دشمنان اسلام، یعنی قریش، در فتح مكه به سال هشتم هجرت در برابر نیروهای عظیم اسلام تسلیم شدند.


آنچه مسلم است، پیامبر برای جان خود، خوف و هراسی ندارد، بلكه وی نگران حفظ و تداوم اسلام می باشد. چنین انتظار می رفت كه اگر پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله این حكم الهی را ابلاغ می كرد، جمعیت همراه وی دست به شورش و عكس العمل شدید زنند، چنانچه بنیان دین را به خطر اندازد و در جامعه ی مسلمین اختلاف و هرج و مرج حاكم شود.

از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده است: رسول اكرم صلی اللَّه علیه و آله عازم زیارت كعبه بود، جبرئیل بر او نازل شد و از جانب خداوند متعال سلام كرد و گفت: «خداوند می فرماید كه من پیامبری را از پیامبران گذشته قبض روح نكردم، مگر پس از كمال دین و اتمام حجت و برای تو دو موضوع باقی مانده است كه می باید آن را به مردم ابلاغ كنی، یكی حكم حج ودیگری موضوع خلافت و ولایت است». [7] .

رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله چون نسبت به قوم خود، خصوصاً از منافقین امت و تفرقه و ارتداد آنان در اندیشه بود و از دشمنی و نارضایتی جمعی نسبت به حضرت علی علیه السلام آگاه بود، [8] انجام دادن این امر الهی را به تأخیر انداخت تا اینكه در غدیر خم برای سومین بار، جبرئیل بر او نازل شد و تأكید حق تعالی را بر آن حضرت، در نصب علی بن ابی طالب علیه السلام به خلافت ابلاغ كرد. [9] .

براء عازب گوید: در بازگشت از حجةالوداع چون به غدیرخم رسیدیم، رسول خدا فرمود، ندا كنند، «الصلوة جامعة» و حضرت نماز را با همه ی همراهان


به جای آوردند. [10] پس از فراغت از نماز، رسول خدا خطبه ی خطیر خود را كه فصل نوینی در تاریخ اسلام گشود، با حمد و ثنای پروردگار شروع كرد.

روایت است كه سخنان پیامبر بیش از چهار ساعت به طول انجامید، و در واقع پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله كارنامه ی بیست و سه ساله ی خود را برای مردم شرح دادند. [11] و لزوم گرایش به «قرآن و عترت» را برای رهبری و سعادت خلایق پس از خود توصیه نمود و فرمود: «همانا این دو چیز گرانبها را كه در میان شما می گذارم، خداوند مرا آگاه فرمود كه این دو هرگز از یكدیگر جدا نخواهند شد تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید كه چگونه بعد از من با آنان رفتار می كنید». [12] .

سپس دست علی بن ابی طالب علیه السلام را در كنارش ایستاده بود گرفت و تا آنجا بالا برد كه سفیدی زیر بغلهایش نمودار گردید و همه ی افراد او را شناختند و فرمود: «یا ایها الناس اولستُ اولی بالمؤمنین من انفسهم به قالوا: بلی، قال: اَوَ لیس ازواجی امهاتُهُم؟ قالوا: بلی یا رسول الله، فمن كنت مولاه، فعلیٌ


مولاه، اللهم وال من والاه و عادِ مَنْ عاداه». [13] .

ای مردم آیا من از خود مؤمنان به آنها سزاوارتر نیستم؟ گفتند، آری، فرمود: آیا همسران من، مادران شما نیستند، گفتند آری، پس هر كس كه من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر كس كه او را دوست می دارد و دشمن بدار دشمن او را.

و بنا به گفته ی احمد بن حنبل، پیشوای حنبلی ها، پیامبر این كلام را چهار بار تكرار فرمود. [14] .

از ابوسعید خُدری، صحابی معروف نقل شده، هنوز مردم متفرق نشده بودند كه این آیه ی شریفه نازل شد: «... اَلْیومَ اَكْمَلتُ لَكُمْ دینَكُمْ و اَتَممتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمْ الاِسْلامَ دیناً...». [15] .

«... امروز دین شما را به حد كمال رسانیدم و بر شما نعمت را تمام كردم و بهترین آئین را كه اسلام است برایتان برگزیدم...».

پیش از نزول این آیه، رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: ای گروه مؤمنین از امر پروردگار متعال اطاعت كنید و ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را بپذیرید و به كلمه ی «امیرالمؤمنین» او را بخوانید و با او به عنوان مقام خلافت بیعت كنید. [16] .


از ابوهریره روایت شده است كه: عمر بن خطاب به علی علیه السلام گفت: «بَخٍّ بَخٍّ لَكَ یا عَلّی اَصْبَحْتَ مَولی كل مُؤمن و مُؤمِنَه». «به به تو ای علی كه صبح و شام را درك نموده در حالی كه مولای هر مرد و زن مؤمن گشتی». [17] .

و بعد از عمر و ابوبكر، مردم هجوم آوردند و او را تبریك و تهنیت گفته و با وی بیعت كردند و به امر پیامبر زنان مسلمانان كه همراه آنان بودند به علی علیه السلام مبارك گفتند. [18] .

حسان بن ثابت كه شاعر رسمی و گزارشگر پیامبر بود و در همه ی سفرها او را همراهی می كرد، از رسول خدا، اجازه خواست كه به میمنت این روز اشعاری بسراید. اشعار حسان بن ثابت به استناد مأخذ شیعه و بعضی از نویسندگان معتبر سنی، قدیمی ترین سند در حدیث غدیرخم است. [19] .


[1] ر. ك: الغدير، جلد اول، ص 31.

[2] ترجمه ي احتجاج طبرسي، به قلم حسن مصطفوي، انتشارات سنايي، چاپ سوم، بي تا، جلد اول، ص 139.

[3] مناقب، جلد سوم، ص 25، در اين صفحه آمده است: «والغدير في وادي الاراك علي عشرة فراسخ من المدينه و علي اربعة اميال من الجُحْفهَ» «وادي غدير در ده فرسخي مدينه و چهار مايلي جُحْفه واقع شده است».

[4] قرآن مجيد، سوره ي مائده، آيه ي 67، ترجمه ي الهي قمشه اي.

[5] ر. ك: كشف الاسرار، جلد سوم، ص 181.

[6] ر. ك: تفسير نمونه، جلد پنجم، ص 18، تفسير الميزان، جلد ششم، ص 63.

[7] ترجمه ي احتجاج طبرسي، جلد اول، ص 136.

[8] ر. ك: البداية والنهاية، جلد سوم، جزء پنجم، ص 184.

[9] ر. ك: ترجمه ي احتجاج طبرسي، جلد اول، ص 138 و منتهي الامال، جلد اول، ص 99.

[10] ر. ك: كشف الاسرار، جلد سوم ص 181.

[11] ر. ك: خطبه ي پيامبر اكرم صلي اللَّه عليه و آله در غدير خم، انتشارات كانون شريعت، تهران، 1374، چاپ نهم، ص 9 در اين صفحه آمده است: «نخستين كسي كه احاديث و روايات حديث غدير خم را جمع آوري و تدوين نمود، ابوجعفر محمد بن جرير بن خالد طبري آملي (متولد 224 ه و متوفاي 310 ه ق) در كتاب «ولايت» مي باشد براي اطلاع از منابع و روايان و متن كامل خطبه ي رسول اكرم در غديرخم رجوع شود به همان، صص 17- 11، الغدير، جلد اول، صص 72- 62.

[12] الغدير، جلد اول، ص 32، تاريخ يعقوبي، جلد اول، ص 509 و ذخائر العقبي، ص 16.

[13] انساب الاشراف، جلد دوم، ص 106 و هم چنين رجوع شود به المسند، حنبل، جلد دوم، حديث 961، ص 184، تاريخ يعقوبي، جلد اول، ص 508، البداية والنهاية جلد سوم، جزء پنجم، ص 184، و علي بن ابي طالب- عليه السلام، تأليف عبدالفتاح عبدالمقصود، ترجمه ي محمد مهدي جعفري، شركت سهامي انتشار، تهران، 1366، چاپ دوم، جلد دوم، ص 98.

[14] الغدير، جلد اول ص 23.

[15] قرآن مجيد، سوره ي مائده آيه ي 3.

[16] ر. ك: ترجمه ي احتجاج طبرسي، جلد اول، ص 164.

[17] ر. ك: ترجمه ي احتجاج طبرسي، جلد اول، ص 164.

[18] ترجمه ي احتجاج طبرسي، ص 164، تفسير نمونه، جلد چهارم، ص 267 والغدير، جلد اول، ص 34.

[19] ر. ك: تشيع در مسير تاريخ، ص 17، در اين صفحه آمده است: هروتيز (Horvitz) و گلدزيهر (Goldziher)، قديمي ترين مدرك حديث غدير خم را اشعار كُميت (متوفي 126 هجري) ذكر كرده اند. شايد به اين دليل كه اشعار حسان بن ثابت شك كرده اند.